واژه گزینی های فردید

ساخت وبلاگ
"از بين رفتن شدت و ضراء امروزي، دردمندي لازم دارد. درد "فراق" . اين درد فراق مقتضي "خودآگاهي" و بالاتر از اين ، از براي سيرازخودآگاهي به دل‌آگاهي، "مرگ آگاهي" و "ترس آگاهي" است. جوانان ما مرگ آگاه و ترس آگاه هستند. جوانان مي‌روند شهيد مي‌شوند واين بزرگ سعادت است."(سید احمد فردید، نسبت دیانت حقیقی اسلام با فلسفه و علم 1359)  ""مرگ اندیش" در مولانا آمده و آن اهل سباء عافیت طلب به انبیاءمیگویند بروید! "مرغ مرگ اندیش گشتیم از شما". انبیاء آمده اند بشر را "مرگ آگاه" و "مرگ اندیش" کنند . حالا من نمیگویم مرگ اندیشم. مگر کار آسانی است انسان مرغ مرگ اندیش بشود و مرگ آگاه. اگر با دیانت اسلام مرگ آگاه  و مرگ اندیش شد و دل آگاه آن {انسان} موحد است، یعنی در راه رفته، طریقت شرط است."(سید احمد فردید، مصاحبه با کیهان فرهنگی 1365) "تا وقتی "آدمیزاد" با "مرگ آگاهی" و "ترس آگاهی" از خودش – از خود فردی و اجتماعیش – فنا پیدا نکند، انس به حق پیدا نخواهد کرد." (سید احمد فردید، از دست نوشته ها) واژه گزینی های فردید...
ما را در سایت واژه گزینی های فردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6fardidterminology2 بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:53

"یادی هم از نحوه تلقی مرحوم دکتر فردید در مورد "وجود تسببی" بکنیم و ایشان با نوجه به این ساحت از وجود و برای مبرهن ساختن آن از آنچه به نزدیک مارتین هیدگر در این خصوص وجود داشت آن را به صورت "وجود تودستی" Zuhandenheit و "وجود فرادستی" Vorhandenheit و از همینجا قیام در عالم و زمان، تقرر ظهوری و قیام حضوری، وجود مطلق و مطلق وجود برای مخاطبان خود بیان مطلب می کرد."(مختار علیزاده، مقام امن، خردنامه همشهری مهر 86) 

واژه گزینی های فردید...
ما را در سایت واژه گزینی های فردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6fardidterminology2 بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:53

"بر ما مشخص نیست که وضع این اصطلاح در فارسی از آنِ کیست(هرچند میتوان حدس زد که نخستین بار آن را مرحوم احمد فردید به کار برده است)، امّا در بسیاری از متون ترجمه ی فارسی هایدگر به همین صورت به کار رفته است.  به گمان ما یکی از مواردی که این استفاده مسئله ساز است، ترجمه ی die gelassenheit zu den dingen ( releasement toward things) به "وارستگی از اشیاء" است ("وارستگی:گفتاری در تفکّر معنوی در فلسفه و بحران غرب،انتشارات هرمس، چاپ سوم، 1389 ،محمدرضا جوزی و دیگران، ص 129 ). همان طور که اشاره کردیم بحث هایدگر متضمن مشغولیت با اشیاء است و نه وارستن "از" چیزها، لذا این عبارت باید دستکم به صورت نامتعارف "وارستگی به اشیاء" (1)ترجمه می شد."( مهدی کرد نوغانی، "گلاسن هایت و مساله اراده در تفکر هایدگر" ، نشریه پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز شماره 18 بهار و تابستان 1395) "صفت gelassen که در لغتنامه ها آن را با «آرام، ملایم، ساکت، خونسرد، متین» معادل گذاشته اند صفت مفعولی از فعل lassen: گذاشتن، اجازه دادن است که معنای اصلی آن رها کردن و دست نزدن است (نک. etymonline.com ذیلlet) اما برای فهم معنای درست این وا واژه گزینی های فردید...
ما را در سایت واژه گزینی های فردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6fardidterminology2 بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:53

انبیاء در کار دنیا جبری اند / کافران در کار عقبی جبری اند جبر در اینجا یعنی احساس می کند مجبور است ولی نسبت به دنیا کراهت هم دارد. دنیا را نمی پرستد و این دنیا برای او "لهو و لعب"  است. illusionیعنی خیال، می گوئیم ما واقع بینیم و باید illusion نداشته باشیم، بنده مسئله "دنیا"، "عالم امروز"، "واقع بینی"، "رئالیسم و ایده آلیسم" غربی، همه را به حساب ایلوزیون می برم. illusoire یعنی {کسی که} خیالاتی است، توهم می کند، واقع بین یا حقیقت بین نیست. Illusion یعنی چه؟ ludo یعنی لودگی می کند، اصلا illusion یعنی لهو و لعب. این جهان، لهو و لعب است. این معنی در متون هندی قدیم هم هست. این عالم لهو و لعب است. واقع بین یا ضد آن یعنی غیر واقع بین {چه نسبتی} با لهو و لعب کلام الله مجید دارد؟(1) ، من از طیبات این دنیا بهره برمی دارم و در قرب نوافل چنان رفتارمی کنم که مثلا الآن این میز هست بسیار خوب! ولی باید اوقاتی پیدا کنم که بدانم جز او نیست و همه اوست و همه از اوست. {آیا اینکه من از طیبات این دنیا بهره برمی دارم و در قرب نوافل چنان رفتارمی کنم که مثلا الآن این میز هست} معنای آن این است که پس من هم هستم؟ واژه گزینی های فردید...
ما را در سایت واژه گزینی های فردید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6fardidterminology2 بازدید : 111 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:53